بالشتها هم داستان خودشان را دارند.
آنها همدم انسانن.
گاهی اشکی میشوند، اشک یک غم جانکاه ،یک شکست عشقی ،دعوای عاطفی و شاید هم اشک شور و گرم یک ذوق عالی یک شادی وجد آور. بالشتها به هر حال اشکی میشوند.
آنها نرمی گیسوان مشکی و بلند گرم دختران صاحب خود را نوازش میکنند.
آنها گوشهای خوبی دارند. صدای خفه و زمزمه گونه را بخوبی در دل نگه میدارند.زبانی هم ندارند که رازها را فاش کنند.
بالشتها تنها تر از ما هستند.آنها فقط ما را دارند.صاحبشان را.نه جایی میروند نه بالشتی میبینند.
به بالشتها برسید. هر وقت تمیز و خوشبو بودن حتما خندان هستن.
بالشتها را به کسی قرض ندهید. خوششان نمی آید.
بالشتها بله بالشتها!
🌙⭐🌙